به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ آئین رونمایی از سه اثر اندیشکده مهاجر در آمفی تئاتر مرکزی دانشگاه شریف با عنوان آموزش، تکنولوژی و توسعه؛ چالشی صدساله روز گذشته برگزار شد.
محمدحسین بادامچی مسئول مرکز مطالعاتی و پژوهشی اندیشکده مهاجر در این مراسم به فعالیت های این اندیشکده اشاره کرد و گفت: مسئله اصلی در اندیشکده مهاجر همان مسئله دانشگاه شریف است که همه ما به عنوان فارغ التحصیلان شریف به سمت علوم انسانی رفتیم و با این مسئله مواجه شدیم. اگر به نحو تاریخی به این وضعیت نگاه کنیم، فرهنگی که در ایران داریم انسان تک ساحتی است یعنی ادبیاتی در ایران ایجاد شد که هدف انسان را در یک بعد بررسی می کرد اما ما اهداف بزرگتری را در این اندیشکده دنبال می کنیم. در دهه ۵۰ شمسی در ایران ادبیاتی شکل می گیرد به عنوان ادبیات نقد انسان تک ساحتی و نقد ماشینیسم که جلال آل احمد این بحث را دنبال کرده است. دکتر نصر در سال ۱۳۵۱ که ریاست دانشگاه شریف را به عهده می گیرد به خاطر اهمیت به این موضوع است، به این معنی که ما نمی توانیم تک ساحتی باشیم و یک مهندس جزء یا پیچ و مهره از یک نظام صنعتی محسوب شویم. در مورد سیاست، اجتماع و آینده نمی توان بی تفاوت بود و این چالش با انقلاب اسلامی نسبت داشت.
وی گفت: چیزی که بعد از انقلاب با آن مواجه شدیم این بود که کل ادبیات اخلاقی و انسانی به دو بخش تبدیل شد که هر دوی آنها نشان می دهد نوعی نهیلیسم به ما تحمیل شده است.
وی افزود: تنها متفکری که دانشجویان شریف با آن همدردی کردند شاید شهید آوینی بود که در کتاب مبانی توسعه و تمدن غرب ایشان به این مسئله توجه کردند و باعث شد برای دانشجویان ذهنیتی ایجاد شود که ما بدون این پشتوانه نتوانیم کار خود را از سر بگیریم. ایجاد فضایی برای تنفس و فضایی فراتکنیکی در این اندیشکده می تواند ما را به این مسئله برگرداند.
در ادامه این مراسم ابراهیم سوزنچی با اشاره به کتاب «هوای سرگردان» تالیف محمد قائم خانی گفت: فهمی که از این کتاب پیدا کردم این بود که پایداری به ایمان با وجود همه سختی هایش و به دست آوردن بعضی چیزها با زیر پا گذاشتن بسیاری از ارزشها میسر است. روایت در این کتاب برای یک نفر است و یک راوی اصلی با آدمهای مختلفی ارتباط دارد و همه اتفاقات از ذهن او تراوش شده است. اگر این فهم از کتاب درست باشد ما یک کنتراست جدی بین این دو می بینیم که اگر در جاهایی رفاه بیشتر شده ولی این موضوع باعث نشده که آدم های خوشحال تری باشیم و ایمان و اعتقادات بیشتری پیدا کنیم. در این کتاب این مسئله مطرح میشود که رفاه لزوما باعث نمی شود که ما آدم های بهتری شویم و معنویتمان هم بیشتر شود و خوشحال تر باشیم.
وی افزود: ۴۰ سال است که دور خودمان می چرخیم و بالاخره باید بدانیم چکار باید بکنیم. یا باید راه توسعه را می رفتیم و مثل کشور ژاپن و کره می شدیم یا راه معنویت را. ولی اکنون هیچ کدام را نداریم. باید در این خصوص دنبال راه حل بود و اینکه بالاخره چطور می توان به این دغدغه پاسخ داد. طرح های توسعه جلو می رود و همه ما در آن مانده ایم.
در ادامه این مراسم محمد قائم خانی نویسنده کتاب «هوای سرگردان» نیز در سخنانی اظهار کرد: در تحلیلی که کارگروه علوم انسانی و توسعه دانشگاه در اندیشه مهاجر داشتند یکی از توجهاتی که در کارگروه وجود داشت توجه به امور جزئی بود. درست است که قبل از انقلاب به دنبال مدرنیزاسیون و تمدن بزرگ بودند ولی بعد از انقلاب ما آنها را کپی کردیم بدون اینکه بدانیم دنبال چه مفهومی از آن هستیم که یکی از آنها همین دانشگاه است که نفهمیدم واقعا از آن، چه می خواهیم. در دنیا هم این بحث مطرح شده که توسعه اقتصادی و رفاه به کجا می انجامد و باید دید آیا با عشق میشود انسان های خوشحال تری بود یا نه و توسعه ای که معنویت نیاورد به درد ما نمی رود. مشکلی که اکنون با آن مواجه هستیم راه و روش این توسعه است. با این تحلیل ها و مسائل انتزاعی، مسائل مربوط به توسعه حل نمی شود.
وی گفت: باید زندگینامه برخی اهالی مربوط به توسعه بازخوانی شود و در پیمودن این مسیر مهم، کارگروه هم برنامه ویژه ای برای توجه به توسعه دارد. در کنار روایت های تاریخی ما به روایت های شخصی تری در مفهوم توسعه احتیاج داریم. آنچه مهم است این است که از منظر شخصی و انسانی هم به توسعه توجه کنیم و روایتی در این خصوص داشته باشیم که قرار شد به این سمت برویم که روایت شخصی و خلاقانه افزایش توسعه در منطقه شمالی کشور فراهم کنیم. که یقینا همه مسائل توسعه را دربر نمی گیرد ولی نقطه شروع خوبی می تواند باشد و این تصمیم وجود دارد که برای مناطق دیگر هم این مسئله پیگیری شود.
خانی تاکید کرد: توجه به مسئله پیرامونی توسعه در کشور ضرورت دارد و یکی از مسائل پیرامونی ما غفلت از مسئله پیرامون در نگاه به مرکز است. اندیشکده مهاجر برای بررسی پیرامونی توسعه کشور از همه مناطق کشور دعوت کرد تا همه کسانی که به توسعه اعتقاد دارند ولی از توسعه درخور توجهی برخوردار نیستند به روایت شخصی از این موضوع بپردازند که تجمیع این دیدگاه ها می تواند چشم اندازی را برای سیاستگذاران توسعه در کشور فراهم کند.
نظر شما